متن ترانه بار دگر از احمد آقایی
دام دگر نهادهام تا که مگر بگیرمش
آنکه بجست از کفم بار دگر بگیرمش
آنکه به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش
گرچه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
دل بگداخت چون شکر بازفسرد چون جگر
باز روان شد از بصر تا به نظر ، تا به نظر، تا به نظر بگیرمش
راه برم به سوی او شب به چراغ روی او
چون برسم به کوی او حلقه ی در ، حلقه ی در، حلقه ی در بگیرمش
تا به سحر بپایمش همچو شکر بخواهمش
بند قبا گشایمش بند کمر بگیرمش
خواب شدست نرگسش زود درآیم از پسش
کرد سفر به خواب خوش راه سفر بگیرمش