متن ترانه زمان از احمد پارسا
نشد به تو بگم چقدر عاشقتم
حرفامو تو دلم ریختم و رفتم کنار
از خاطره هامون یه زخم کهنه موند
که یه وقت دور از جون دلت نگیره یه بار
ای کاش زمان عقب گرد داشت
میشد رفتنت رو اون لحظه نگه داشت
عمرو مثل شمع سوزوندم پشت هم ندیدی که غم همدم روز و شبمه
همه دلخوشیم این بود که تو باشی حالا باعثشی دردیه که توی سرمه
عمرو مثل شمع سوزوندم پشت هم ندیدی که غم همدم روز و شبمه
همه دلخوشیم این بود که تو باشی حالا باعثشی دردیه که توی سرمه
دیگه دیره بمونه یادت
همونی که پیشته بمونه کنارت
نمیشه دیگه با تو یکی شم
نمیخوام پشت سرم بخندی به ریشم
ماه من رفت پشت ابر وایساد
حالا دستام مونده روی دستام
عمرو مثل شمع سوزوندم پشت هم ندیدی که غم همدم روز و شبمه
همه دلخوشیم این بود که تو باشی حالا باعثشی دردیه که توی سرمه
عمرو مثل شمع سوزوندم پشت هم ندیدی که غم همدم روز و شبمه
همه دلخوشیم این بود که تو باشی حالا باعثشی دردیه که توی سرمه