

متن ترانه بی دلیل از امیر دل خاک
بیدلیل گم شدم تو این مخمصه
تو ذهنم یه طوفان خودکشی یه وسوسه
پنجره بستس اما روحم یخ زده
یه سایس که فقط با من همدمه
خسته ام از فکرای بی پایون
یه سکوت سمی تو هر قانون
بیدلیل میمیرم هر شب
بیدلیل گم میشم تو درد
نه امید نه چراغی روشن
فقط یه سایست که باهام و سرد
این خیابونه مرموز و بیرحم
رد پاهام تو خودش گم کرد
نه نجاتی هست نه راه برگشت
فقط یه زخمی که روحمو چنگ زد
بیدلیل میمیرم هر شب
بیدلیل گم میشم تو درد
نه امید نه چراغی روشن
فقط یه سایست که باهام و سرد
این منم تو خواب سنگین و سکوت
که هر لحظش بی خبر از تو بود
تو آغوش خودم حبسم همیشه
با صدایی که دیگه صدا نمیشه
بیدلیل میمیرم هر شب
بیدلیل تا مرز جنون
نه نجات نه صلحی با ذهنم
یه مشت خاطره پر از درد و خون