light_mode
account_circle
close
search
متن ترانه هم قطار از بهادر صحت متن ترانه هم قطار از بهادر صحت

متن ترانه هم قطار از بهادر صحت

ما شعله‌های سرکش اندوه بودیم
آدم به آدم می‌رسد، ما کوه بودیم
گشتم تمام کوچه‌ها را، در ندیدم
زندانی از وابستگی، بدتر ندیدم
ای هم‌قطار آخرین رؤیا، کجایی؟
دیروزِ بی‌امروزِ من، حالا کجایی؟
من در غم عشقت به خاکستر نشستم
ای بی‌تو من، مجنونِ بی‌لیلا، کجایی؟
این شهر شیرین‌های شیرین‌کار دارد
فرهادهای کوه‌کن بسیار دارد
اما یکی شیرینِ شهرآشوب من نیست
این چهره‌های کاغذی، محبوب من نیست
پایان این دیوانگی‌ها ناگوار است
چیزی که جا ماند از تو در من، انتظار است
ای هم‌قطار آخرین رؤیا، کجایی؟
دیروزِ بی‌امروزِ من، حالا کجایی؟
من در غم عشقت به خاکستر نشستم
ای بی‌ تو من، مجنونِ بی‌لیلا ، کجایی؟

open_in_new
close
open_in_new
close