

متن ترانه سرنوشت از چنگیز حبیبیان
چه زخمایی مونده هنوز رو تنم
همونا که خوردم من از سرنوشت
که تقدیرمو رنگ شبها و این
چشای همیشه پر از اشک نوشت
چه حرفایی مونده رو قلبم عجیب
که کم کم داره رو میشه لو میره
ندیدم من از زندگی روی خوش
امیدم فقط اینه که میگذره
همین حالا برگرد تنها میمونم
بی تو هیچم برگرد آروم جونم
چشامو میزارم روی هم یکم
که شاید غما از سرم بپره
یه خوابی بیاد روی چشمامو این
یه کوه خستگی از تنم در بره
به دنبال آرامشم خب ولی
این آرامش از من فرار میکنه
نمیدونم این روزگار با منه
با تقدیر من داره چیکار میکنه