light_mode
account_circle
close
search
متن ترانه قطار خالی از حیدو هدایتی متن ترانه قطار خالی از حیدو هدایتی

متن ترانه قطار خالی از حیدو هدایتی

یه قطاری، خالی، میره بندر
یه لنجی، روی دِریا، راشو گم کرد
یه دمام، گوشه اِی انبار، خاک خورده
یه جاشو، تو جِزیره، خوئِه نیمه، ظِلِ افتو، پارو نداره، پارو نداره
سفر با یکی سفره در پیچ و تابی
که از ارث وا مانده زان مرغ دریایی خوش نوای جنوبی
بر او سیب سرخ وقت خنده، بیُفتُم
از اسبم، از اصلُم، به دِریا بیُفتُم
دِریا، چه اسم قشنگی
به دریا بیفتم، به بندر بیفتم، به دشتی بیفتم
به دشتی رسیدی بلندتر بخند
بلندتر بخند یاد خونه بیفتم
آه یاد خونه بیفتم
یاد خونه بیفتم
عزیزون خبر بر دلبر زارُم رسونید
که فایز یک تن و دشمن هزاره
آی دل خبر اومد که دشتستون بهاره
وُی، زمین از خون فایز لاله زاره

open_in_new
close
open_in_new
close