light_mode
account_circle
close
search
متن ترانه داد از هوداد و آریانفر متن ترانه داد از هوداد و آریانفر

متن ترانه داد از هوداد و آریانفر

یه شهر بلده انقد که اسمتو زدم
داد کاش میشد همش باشه
خواب نمیفهمی تا نباشی جام
یا نمیفهمی
یا که خودتو داری میزنی به نفهمی
تو که حال خوبت واسه یکی دیگستو
هر دفعه به من میرسی فقط پره غمی
الان بزار برو پس
دیگه نمیخوامت من
چرا بمونم با آدمی که سنگ دلش
نگرانتم نمیشم از این به بعد
یه شهر بلده انقد که اسمتو زدم
داد
کاش میشد همش باشه
خواب
نمیفهمی تا نباشی
جام
قبل من کی بودی؟ نه، جدی؟ الان که دیگه خودمونیم فقط.
می‌خوای من بهت بگم؟
یه اسم خالی، یه رد پا توو خاک. یه سایه که همه از روش رد می‌شدن
من بودم که نذاشتم گم بشی، که بهت رنگ دادم
که وقتی صدات میزنن، اسمت یه وزنی داشته باشه
ولی تو یادت رفت
فکر کردی همیشه همینه، فکر کردی خودت بودی که خودتو ساختی
اشکالی نداره، کاریه که شده. می‌دونی چیه؟
من عادت دارم بسازم، اما بیشتر از اون، عادت دارم خراب کنم
و خب، حالا وقتشه
حالا که تو رفتی بدون
گلامون خشک میشه حیف ریششون
حالا که تو رفتی بدون
از قاب عکساتم موند شیششون
حالا که تو رفتی بدون
عشق یه قرونه برام وقت گرون
حالا که تو رفتی بدون
میدن بازیت اونا که نمیرسید بت دستشون

open_in_new
close
open_in_new
close