متن ترانه با من بمان از کاوه هادی مقدم

با‌من‌بمان در این شب تاریک بی روزن رفیق
تا ریسه های رنگیِ آینده ای روشن رفیق
تا انتهای این غزل تا آخرین تحریر و نت
با من بمان تا آخر آواز بی دشمن رفیق
دست مرا امروز محکمتر بگیر از قبل که
با مشتمان دنیا دگرگون میشد قطعا رفیق
فردا که از این ناجماعت، این عبوسی،رد شویم
تنها تو می مانی و لبخند و کمی هم من رفیق
آثار دردِ زخمِ سر بازِ عمیق روی تن
یک باغچه گل می‌دهد در زیر پیراهن رفیق
من با تو بودم با تو می‌مانم شبیه بال و پر
بامن‌‌بمان بامن‌بمان بی ترس افتادن رفیق
دست مرا امروز محکمتر بگیر از قبل که
با مشتمان دنیا دگرگون میشد قطعا رفیق
فردا که از این ناجماعت، این عبوسی،رد شویم
تنها تو می مانی و لبخند و کمی هم من رفیق