

متن ترانه بی فردا از کیان پورتراب
چی ساختند اون روزا از من
هرکسی بوده به غیر از من
هرچی سخت گرفتم دنیا شدش سختتر
شدش سختتر
من دیگه بی فردا
تو همین لحظه
با خودم میگردم
دیگه عقب برنمیگردم
رسید دست من به خورشید
وقتی این رازو فهمیدم
که از پشت ابر نمیاد اون فردا ها
همین مسیره همین جادس این زندگیمون
بقیش حرف یه سرابه یه امید واهی
که خودمو دیگه نمیدم به دستش
با خودم نمیگم چی میشه فرداش
نمیشم مثل اون که دائیم به امیدی نشسته
اگه میبینی افتادم پاهام خالی شد
دوباره واستادم
واسه اینه که من دلمو دیگه به دریا دادم
من دیگه بی فردام
دیگه فردام
هی از این فریاد دیگه برنمیگردم