متن ترانه ملکه از کوروش شاه بهرامی

light_mode
account_circle Playmusic.ir
close
search
متن ترانه ملکه از کوروش شاه بهرامی متن ترانه ملکه از کوروش شاه بهرامی

متن ترانه ملکه از کوروش شاه بهرامی

رفتی توهم زدی فکر کردی مارو دور بزنی میشی ملکه
رفتی دیدی هیچ خبری نیست ، اینا همش دروغه یه مشت کلکه
حالا از اینجا رونده مونده ، پشت درای بسته مونده
حالا بجز سرخوردگی دیگه هیچی برات باقی نمونده
من بودمو تنهایی ، روزایی ، شب هایی
من بودمو گیتارمو یه مشت شعر غمگین و تنهایی
ولی موندم پای خودم ، ولی موندم رو پاهای خودم
دست خالی ادامه دادم ولی باز موندم جای خودم
تو رفتی ، کندی ، خوردی ، بردی
دو لپی خوردی بردی اما هر چی که بردی
دو دستی بازم پس آوردی
دنیا زد توی سرت ، کارما زد به اون کمرت
فهمیدی دست بالای دست زیاده
هوش و حواس پرید از سرت
فکر کردی خبریه ، بعدش کره عسلیه
اما یهو دیدی بعدش در به دریه بی خبریه
الاخون والاخون اینور شهر اونور شهر دربه دریه
حالا تو موندیو ، تنهاییو یه دنیا پشیمونی
تو موندیو تنهاییو ، خاطرات ویرونی
تو موندیو بی کسیو ، پلی که شد پشت سرت خراب

open_in_new
close
open_in_new
close