light_mode
account_circle
close
search
متن ترانه قرص ماه از مدنی متن ترانه قرص ماه از مدنی

متن ترانه قرص ماه از مدنی

از سرِ گله و داغ دلت باز وله و گوشه اتاق 
نور ِ ماه سمج، باز گره
هر فنّی بود، نذار راندِ یک…
دستکشاتو بردار برو هوای پاک بکش
عصبی وقتی حالت خوبه دور از رولِ ناب…
یه عمری رفتی و لقد زدی به گلِ باغ…
با کلّی سختیا تو چنگ زدی به پلِ ما… 
حالا تو پستیا لقد شدی تو گهِ عام…
این دفعه فرق داره جوانب حقّه مِن بَعد…
کتاباتو جَلد کنه پروانه سمتِ حکمت…
یا حتّی تمامِ سرای غمِ فطرت…
حالا اگه درهای دروازه پَسِ شعرست…
من مینویسم تا که پرت نشم از پشت بام…
نیمه شبا همش خیره ام به قرص ماه…
تیره تنها فقط شوکرانِ خودِ جام…
میخوام بپرم فکر میکنم که قفله پام ، بیا…
میخوام بپرم فکر میکنم که قفله پام…
پرت نشم از پشتِ بام…
بیا!
پرت نشم از…!
ورس دو:
رفاقت بود همیشه تنها هدفم
یه سالی میشه که صوبِرم امّا هنو نَسَخَم
یه بارون بزنه نَمِش به منو کَنَفم
تو دزدِ ایده هایی‌ُ بَس ولی منو هَد‌َفم…
نگامونو پرت کرد ، به عطوفَتِ دِله، دیوِ سیاهِ جاده آخه رطوبته بهشت 
یه داغونِ بد دست که انفرادی وِله
نمیشه نسبت داد هیچ استعدادی بِهش
تمامِ سیّاره سَرامه برنامه مِن بعد،
بنا به سرمایه حقایق اطرافِ فکرم
انبارِ طناب و اَلیافِ کلافِ شعرم 
همواره رَگباره همراهه تپانچه مِصرع!
همواره رَگباره همراهه تپانچه مِصرع!

open_in_new
close
open_in_new
close