متن ترانه جادوگر قصه (ورژن جدید) از مرتضی سرمدی
برو جادوگرِ قصه دلت از جنسِ فولاده
غمِ بازی شومِ تو چه کاری دستِ من داده
تو که دلالِ احساسی با قلبم خیلی بد کردی
پشیمونم بشی اینبار نمی خوام دیگه برگردی
همه احساسمو ریختم پایِ چشمایِ مکارت
منِ ساده نفهمیدم چقد مسمومِ افکارت
تجارت می کنی با دل تویِ بازارِ مکاره
همین قلبی که خونه ات بود ازت بدجوری بیزاره
تویی که ترسِ فردارو بهونه کردی و رفتی
خیالِ پوچه که بی تو پُرم از درد و بدبختی
تو رفتی تازه فهمیدم چه عمری رو هدر کردم
چقد دیوونه بودم که با اخلاقِ تو سَر کردم
منی که عاشقِ عشقم تویی که جنست از سنگه
تو خوابت هم نمی بینی دلم واسه چشات تنگه
تو خوابت هم نمی بینی یکی مثِ منو، جونم
منی که عمریه از عشق واسه دنیایی می خونم