light_mode
account_circle
close
search
متن ترانه باز شب شد از سعید شریعت متن ترانه باز شب شد از سعید شریعت

متن ترانه باز شب شد از سعید شریعت

باز شب شد
باز باران
پرسه های
بی سرانجام
بعد تو
باز شب شد
باز افسوس
مانده ام
تنها و مایوس
بعد تو
در خیالم
با تو هستم
در حقیقت
دوری اما
دور دور
بی تو تنها
بی تو سردم
بی تو زخمم
بی تو دردم
بی غرور
من هر چه نزدیکت شدم، مؤمن به دوری گشته‌ای
از هر مسیری آمدم، از راه دیگر رفته‌ای
من ماه پنهان پشت ابر، در چشم تو نادیده‌ام
خونی نمانده در رگم، از بس که خون باریده‌ام
چشم من دیده که رفتی
وقت آن شد این خبرا
به دلم آرام بگویم
چاره ای دیگر نمانده
پر شده در گوش این شهر
مرگ تنها آرزویم
من هر چه نزدیکت شدم، مؤمن به دوری گشته‌ای
از هر مسیری آمدم، از راه دیگر رفته‌ای
من ماه پنهان پشت ابر، در چشم تو نادیده‌ام
خونی نمانده در رگم، از بس که خون باریده‌ام

open_in_new
close
open_in_new
close