

متن ترانه برکه ی افسوس از سمیر جمالپور
نمیدانم چرا امشب پریشان حال و دلتنگم
بیادت باز تا صبح سحر مرغ شباهنگم
دلم پاک است چندان که در آن پیداست مهرو ماه
مثال آبگینه خالی از هرگونه نیرنگم
چه میفهمد کسی حال مرا در برکه ی افسوس
شبیه ماهیافتاه در آغوش خرچنگم
در این دنیا نمیدانم چه باید کرد با غمها
بلاتکلیفمو بی تو نه در صلحم نه در جنگم
نه مجنونم نه لیلایم چون آن عاشق که گمنام است
نه از رومم نه از زنگم همان بی رنگ بی رنگم
همان بی رنگ بی رنگم