

مهیار اون مثه داداشمه هنوز
Mahyar Oun Mese Dadashame Hanouz
اون مثل داداشمه هنوز با این که شکر آبه وسط
خبر از دل تو ندارم مثل چی دله تنگه واست
عروسی دشمنامونه و شاد دل بدخواه جفتمون
وصل هنوز برادرم بهت گوش نده چی میگن پشتمون
تنها اومدیم تنها هم میریم ولی هنوز داداشمی دلی
هنوز سرت میچسبونم آمپر بدون شیله پیله گیریم
خودش میدونه با کیم هنوز تاج سره تخم چشه
خودش میدونه با کیم حرف دله باید گفته شه
خودش میدونه با کیم تا ابد غمش غم منه
خودش میدونه با کیم ظاهر میشم فقط زنگ بزنه
ما چفت هم بودیم مثل پر و بال سوزن و خال فنجون و فال
اون هنوز داداشمه هنوزم چشو چال
به من حال میداد اگه نمیداد به تو حال
نسخم فمیلی جمع شه باز بریم یه شمال
دست پسرتو بگیرم بگه عمو بهم
واسه من بازداشتگاه هم با تو میشد عشق حال
نمیشد خرید داداشیمونو با چک و چال
خودش میدونه با کیم هنوز تاج سره تخم چشه
خودش میدونه با کیم حرف دله باید گفته شه
خودش میدونه با کیم تا ابد غمش غم منه
خودش میدونه با کیم ظاهر میشم فقط زنگ بزنه
چیزی که داشتیم گرونه دادا
تهرون تو رگی داشتش یه نمونه با ما
نذار بکشه به فردا حتی
دلمون تنگ به در چشمون سالار
جدا شدیم دلم نمیخواد ولی
از پس همه چی تنهایی بر آیی
خودم میکشم حبستو تکی
ندا بدی میجنگم تنهایی برات
اون مثل داداشمه تا تهش حتی اگه نبینمش دیگه
ناموسش ناموس خودمه بدخواه داشته باشه هزینش یه تیغه
خودش میدونه با کیم هنوز تاج سره تخم چشه
خودش میدونه با کیم حرف دله باید گفته شه
خودش میدونه با کیم تا ابد غمش غم منه
خودش میدونه با کیم ظاهر میشم فقط زنگ بزنه
قشنگ بوددد