Mostafa Abedini
Shab
مصطفی عابدینی
شب
thumb_up3
thumb_down0
پخش خودکار ترانه
پخش بی نهایت
پخش با کیفیت بالا
متن ترانه شب
شب که میشود یاد تو میزند به جان
تا که میپرد خواب و نمیرود فغان
من به بوی موی تو ای یار میکشم
نفس پس چرا نفس بریدهای زین زار
در قفس لحظه لحظه خاطره ها را
میکنم مرور پیش چشممی افسوس
اما شدی چه دور سقفم آسمان و زمین
گرمش آرزوست در دلم
اگر جایی هست هم برای اوست
شب که میشود
به خودم دشنام میدهم
کوچه کوچه شهر را پیاده راه میروم
این چه زندگیست که همش تکرار میشود
روز از نو است و روزی ام انکار میشود
شب که میشود اتاق کوچک میشود
بر دلم تمام یقین ها شک میشود
آه میکشم گویی
آواز میشود آه آه
نظرات
نظر خود در مورد این اثر را اینجا ثبت کنید
کاور اصلی اثر با سایز بزرگ
راهنمای استفاده از پخش کننده
پخش / توقف پخشSpace
قطع صداM
جلو بردن⟶
عقب بردن⟵
موسیقی بعدیN
موسیقی قبلیP
زیادی صدا↑
کمی صدا↓
تکرارR
بدون ترتیبS
کاور اصلیI
راهنمای پخشH

برای ارسال نظرات باید عضو سایت باشید
قشنگ بود