دانلود آهنگ سعید زارعی به نام کابوس های کودکی

زندگی چقد آسان است اما از چه لحاظ!؟
اما برای چه کسی...؟؟
برای چه رنگی ... و در چه سمتی؟؟؟
حکیمی میگفت توکل به خدا نوید موفقیت است.
آری توکل به خدا نوید موفقیت است،اما کسی در این میان باید نفسی برساند.
دم مسیحا نفسی میخواهد این زندگی ،دمی که نفس تر از نفس باشد.
دمی که از حق برخیزد، دمی پر از حقانیت
که حق را حق نشان دهد.
حق در میان دودها گمشده این روزها
حق کودکیست میان این دودها، میان آشفتگی های بی پایان و غیر قابل فهم و شعور
جای انسانیت کجاست در این میان!؟
در پی عدالت نیستم
میخواهم به برابری برسم..
برابری بین کوچک و بزرگ، زشت و زیبا،بلند و کوتاه....
میخواهم به واقعیت برسم تا حقیقت
نمیخاهم تلخ باشد
میخواهم شیرین باشد
حقیقتِ تلخ
اما واقعیت شیرین
ارامش و صلح
امید و باور
و
انسان بودن
کاش بجای تمام رنگ ها این نماد ایستادن ما باشد...
جایی باید ایستاد
و من می ایستم
اما نه در برابر قبله ای که باورش ندارم
قبله ای رو به تاریکی...
کودکی که در میان تمام پاکی هایش قتل عام میشود...
قتل عام ارزوهایش
و سرکوب خواهد شد تمام رویا های او...
کودکی که شب گرسنه هست....
کودکی که اسیر قدرت طلبی های خودخوانه ی ما ادم هاست....
کودکی که تن ظریفش الوده به کفتار و لاشخورهایی خواهد شد که از جنس ادم هستن...
کودکی که شوق بازی کودکانه را ندارد...
کودکی که خواب را جز کابوس و وهم باور ندارد....
ادم بودن است و
انسان شدن
کاش ادم ها در مسیری برای رسیدن به کمال و انسانیت قدمی سبز بردارند
قدمی از جنس معرفت نه ثواب
از جنس وظیفه نه قانون
از جنس هم زیستی نه همدردی
از جنس انسانیت نه ادمیت
دانه ای بکار و ان را پرورش ده
به بهاری برسان
درختی شود برای خرد و شناخت خداوند نه برای میوه و سایه اش...
خدایا نگذار که کشته ی میان این دودها شوم
میخواهم دراین آشفتگی یکبار برنده شوم...
خدایا اول و اخر تو
پس مددی ...