متن ترانه جرم عاشقی از احمد اسماعیلی متن ترانه جرم عاشقی از احمد اسماعیلی

متن ترانه جرم عاشقی از احمد اسماعیلی

عشق به من که می رسد
زمانه تیره می شود
تمام لحظه های من
سیاه و خیره می شود
سکوت غربتم ببین
صدای شکوه های من
به گوش می‌رسد ولی
سکوت چیره می شود
دوباره زخم قلب من
غمی دگر کند عیان
که تا همیشه درد آن
نشسته در میان جان
به جرم عاشقی مرا
ستم به شعله می کشد
چه کرده ام که اینچنین
رسد غمم به آسمان؟