متن ترانه دیوار از بابک یعقوبی متن ترانه دیوار از بابک یعقوبی

متن ترانه دیوار از بابک یعقوبی

شروع قصه این بوده
که باید بود و باید زیست
کسی هرگز نگفت با ما
دلیل زندگانی چیست؟
جهانی خالی از فانوس
جهانی غرق یک کابوس
و جز تاریکی چیزی نیست
سر انجامت تو این دنیای وارونه
اگه راه رهایی رو ندونی کنج زندونه
مث مرغ اسیری که شب و روزش گرفتاره
اگه چاره نیاندیشی قفس همیشه دیواره
اگه دنبال آرامش تو این دنیای بد هستی
باید دل بکنی حتما به هر چیزی که دل بستی
عذابه زندگی کردن تو دنیای پر از دیوار
تو روزایی که هر لحظه اش فقط تکرار و تکرار
شروع قصه با تلخی
چه کابوس غم انگیزی
به پایانش امیدی نیست
تا از بی مهری لبریزی