متن ترانه ساقیا از احسان یاسین متن ترانه ساقیا از احسان یاسین

متن ترانه ساقیا از احسان یاسین

ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم
نام بلا چون بریم چون همه مست آمدیم
پیش ز ما جان ما خورد شراب الست
تا چو گل از دست دوست دست به دست آمدیم
ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان
آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا
حیفست ای شاه مهین، هشیار کردن این چنین
والله نگویم بعد از این، هشیار شرحت ای خدا
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود
ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان
آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا
حیفست ای شاه مهین، هشیار کردن این چنین
والله نگویم بعد از این، هشیار شرحت ای خدا
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها