light_mode
account_circle
close
search
متن ترانه حسرت پنهان از حسین هور متن ترانه حسرت پنهان از حسین هور

متن ترانه حسرت پنهان از حسین هور

ای عشق
بزن که باران منی
شروعِ پایانِ من و
حسرت پنهان منی
امشب
که وصله ی جان منی
بگو چرا بی خبر از
حال پریشان منی
منی که غیر از آغوش تو رویایی ندارم
چرا در حلقه ی گیسوی تو جایی ندارم
اگر آتش به جانم میزنی باید ببینی
تنم می سوزد و من بی تو دریایی ندارم
تنم می سوزد و غیر از تو دریایی ندارم
بی تو در این
شبِ پریشان چه کنم
با خاطره ات
به هر خیابان چه کنم
تو رفتی و در دل من
گرفته باران چه کنم
ز خاطرت رفته که من
خاطره ای جز تو ندارم
منی که غیر از آغوش تو رویایی ندارم
چرا در حلقه ی گیسوی تو جایی ندارم
اگر آتش به جانم میزنی باید ببینی
تنم می سوزد و من بی تو دریایی ندارم
تنم می سوزد و غیر از تو دریایی ندارم

open_in_new
close
open_in_new
close