

متن ترانه آخر یه روز از کسری کریمی
یه روز بغل میگیرم تنِتو
جشن میگیرم بودنتو
بو میکنم پیرهنتو
میگم چی اومد سر من ، از لحظهٔ رفتنِ تو
قد یه چشم به هم زدن ،
از دست نمیدم دیدنتو
آخر یه روز این روزا سر میرسه
یه روز به من خبر میرسه
که فاصلهمون به آخر میرسه
شیرین میشه زندگیم از چشمای عسلت
باز داغ میشم تو بغلت
عمرم پیشِ تو به سر میرسه
تو یه حرفی که تو سینهم جا نشد
تو یه بغضی که با گریهم وا نشد
زندگینامهمو گشتم خط به خط
/یه روزِ خوش ، بدون تو پیدا نشد
با چشای بارونیم میبارمت
/جای همه نداشتههام میذارمت
اعتقادی ندارم به سرنوشت
/من تو رو به دستِ خودم میسپارمت