متن ترانه بی وفایی از مسعود شاهوردی

گفتی میمونی و با من خاطره سازی میکنی
نمیدونستم که میخای با قلب من بازی کنی
خوب رفتی پشت پا زدی
منم بلد بودم ولی
قرارمون که این نبود کار دستمون بدی
بعد بی وفایی کردی قلب یخیتو سردیخواستم که درمونم شی
دیدم خودت یه دردی
از تو وفا ندیدماز عشق تو بریدم
اونقدر بهم بد کردی دست از دلم کشیدم
من تموم زندگیمو چیدم با سلیقه ی تو
پیش تو رو نمیکردم همه حال خرابیامو
حالا این خاطره هاتو بذارم کجای قلبم
اره تقصیر خودم بود روی تو حساب کردم