متن ترانه راز احساس از رضا شادکام متن ترانه راز احساس از رضا شادکام

متن ترانه راز احساس از رضا شادکام

اون که اومد وقت رفتن همه چیمو با خودش برد
نمی دونی که با چشماش چه بلایی سرم آورد
ی نگاه کن داره میره جاده اما من نشستم
من ی عمره زیر بارون جز به بارون دل نبستم
آسمون چشماتو واکن توکه خیلی مهربونی
دلم از خودم گرفته نمی دونی نمی دونی نمی دونی نمی دونی
راز احساسمو فهمید اوکسی که عاشقم شد
من اسیر ی سوالم چرااحساس تو کم شد
آسمون چشماتو واکن توکه خیلی مهربونی
دلم از خودم گرفته نمی دونی نمی دونی نمی دونی نمی دونی